حسن جمور وکیل پایه یک دادگستری

وکیل پایه یک دادگستری و مشاوره حقوقی

حسن جمور وکیل پایه یک دادگستری

وکیل پایه یک دادگستری و مشاوره حقوقی

درباره حسن جمور
فارغ التحصیل حقوق در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد از دانشگاه شهید بهشتی
سابقه چهار سال خدمت در قوه قضائیه و ده سال سابقه وکالت به صورت مستمر، عضو کانون وکلای مرکز، دارای تجربه در پرونده های متعدد حقوقی و کیفری و خانواده
رئیس هیئت مدیره موسسه حقوقی و داوری اندیشه عدالت، وکیل و مشاور در شرکت های تجاری و خصوصی
حوزه تمرکز در تهران ، کرج، شهریار

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «وکیل دادگستری در اندیشه» ثبت شده است

تهمت ناروا...

نسبت دادن جر‌‌می‌ به دیگری بدون توان در اثبات آن را در مسائل حقوقی، افتراء گویند. در واقع افتراء تهمتی است که شخص به منظور متهم کردن دیگری از آن استفاده ‌‌می‌کند. در افتراء فرد تهمت زننده با قرار دادن وسایل و ادوات در جیب، منزل و یا سایر وسایل قربانی سعی بر مجرم جلوه دادن وی دارد.

افتراء چه مجازاتی دارد؟

بر طبق ماده ۶۹۷ موجود در بخش تعزیرات قانون مجازات اسلا‌‌می‌ شخصی که به وسیله اوراق چاپی، اوراق خطی، چاپ در روزنامه و جراید، صحبت در مجامع عمو‌‌می‌ و یا هر راه دیگری امری را به شخصی منتسب نماید که آن امر در قوانین کشور جرم اعلام شده‌است و نتواند امر انتساب داده شده را با سند اثبات نماید، مجازات خواهد شد. بر طبق قانون به غیر از مواردی که برای مجرم حد در نظر گرفته ‌‌می‌شود، مجرم محکوم به ۱ ماه تا ۱ سال حبس و حداکثر تا ۷۴ ضربه شلاق و یا یکی از آنها محکوم خواهد شد.

با استناد به ماده ۶۹۹ بخش تعزیرات قانون مجازات اسلا‌‌می ‌چنانچه شخصی عالما وعامدا با هدف مجرم جلوه دادن دیگری از آلات، ادوات و یا اشیایی که یافتن آن از دید قانون جرم محسوب ‌‌می‌شود، استفاده نماید و آن را بدون اطلاع دیگری و به صورت مخفیانه در محل سکونت، محل کسب و یا اشیای متعلق به وی قرار دهد، به طوری که این اقدام به تعقیب شخص مزبور بیانجامد، پس از صادر شدن قرار منع تعقیب و یا اعلام برائت قطعی دیگری، با افتراءدهنده به صورت قانونی برخورد خواهد شد.  ۶ ماه تا ۳ سال حبس یا حداکثر تا ۷۴ ضربه شلاق از مجازاتی است که برای مفتری در نظر گرفته شده‌است. لازم به ذکر است ارتکاب جرم به صورت عالمانه و عامدانه ملاک مجرم شناختن فرد افتراءدهنده به حساب ‌‌می‌آید. یعنی شخص با آگاهی کامل از جرم بودن آنچه نسبت ‌‌می‌دهد، اقدام به قربانی کردن دیگری کند و به صورت کاملا عمدی دست به افتراء بزند.

 

افتراء چند نوع دارد؟

افتراءی قولی و افتراءی فعلی از انواع افتراء به شمار ‌‌می‌روند.

افترای قولی

در صورتی که شخصی به صورت لفظی، رسانه ای، اوراق چاپی و یا صحبت در مجامع عمو‌‌می ‌جر‌‌می ‌را به دیگری نسبت دهد، به آن افتراءی قولی گفته ‌‌می‌شود.

افترای فعلی

در صورتی که مفتری با هدف متهم کردن دیگری آلات و ادوات جرم را در محل سکونت، محل کسب و یا سایر مناطق و اشیای متعلق به قربانی قرار دهد، به نحوی که این اقدام منجر به تعقیب جزایی قربانی شود، به آن افتراءی فعلی گفته ‌‌می‌شود.

انتشار افتراء

یکی از مهم‌ترین نکاتی که  در تحقق افتراء وجود دارد به انتشار آن باز ‌‌می‌گردد. یعنی اگر شخصی به صورت کتبی جر‌‌می‌ را به دیگری نسبت دهد ولی دست به انتشار نزند و ان را در نزد خود نگه دارد، مجرم و افتراءدهنده تلقی نخواهد شد. در واقع برای اینکه بتوان کسی را مرتکب جرم افتراء دانست باید آن شخص به صراحت جر‌‌می ‌را به دیگری نسبت دهد. به طوری که عمل نسبت داده شده بر اساس قوانین حدود، قصاص، دیات و تعزیرات جرم محسوب بشود. بر طبق این توضیح کلیه اعمالی که در این قوانین به انها پرداخته نشده باشد، جرم نخواهد بود. لذا نسبت دادن اعمال خلاف و ناهنجاری که در این قوانین به آنها اشاره نشده‌است و جرم نیستند، افتراء به حساب نمی‌آید.  بی انضباطی، بی حیایی و… از جمله مواردی هستند که در قانون جرم انگاری نشده‌اند و نمی‌توان نسبت دادن این گونه موارد را به دیگری افتراء تلقی کرد.

اگر جرم افتراء ثابت شود و افتراءدهنده نتواند ادعای خود را اثبات کند، بر طبق قانون مستحق کیفر خواهد بود. در مواد ۶۹۷ و۶۹۹ قانون مجازات اسلا‌می‌، کیفر مرتکب جرم افتراء بیان شده‌است. بر طبق این مواد در افتراءی قولی و در تهمت‌های ناموسی برای مجرم حد در نظر گرفته ‌‌می‌شود. در غیر این صورت مفتری به حبس ۱ ماه تا ۱ سال و یا حداکثر ۷۴ ضربه شلاق محکوم ‌‌می‌شود. برای افتراءی فعلی نیز حبس ۶ ماه تا ۳ سال و حداکثر ۷۴ ضربه شلاق در نظر گرفته شده‌است.

 

ارکان و اجزای قانونی جرم افتراء کدامند؟

جرم افتراء ارکان و اجزای مختلفی دارد که در ادامه برای شناختن ابعاد مختلف آن، آن‌ها را بیان خواهیم کرد:

چنانچه شخص امری را صراحتا و کاملا واضح به دیگری نسبت دهد.

چنانچه امر نسبت داده شده‌از تخیلات ذهن شخص نشات گرفته باشد و امری پوچ و بی اساس باشد.

در صورتی که افتراءدهنده با هدف آسیب رساندن و هتک حیثیت دیگری دست به چنین کاری بزند.

اگر مفتری نتواند امر خلاف قانونی را که به دیگری نسبت داده است در مراجع قضایی صالح اثبات نماید. لازم به ذکر است در صورتی که شخص در حالت عصبانیت و از روی خشم دیگری را دزد و یا کلاهبردار خطاب کند، موضوع توهین است و جرم افتراء به حساب نمی‌آید. به عنوان مثال، تصور کنید شخص الف از آقای ب به عنوان دزد اتومبیل خود شکایت ‌می‌کند و پس از تحقیق و بررسی‌های قانونی صدور قرارداد منع پیگرد و برائت قطعی آقای ب اعلام ‌‌می‌شود. سوال اینجاست که آیا پس از اعلام حکم برائت قطعی آقای ب، آقای الف مفتری خواهد بود؟

برای پاسخ به این سوال، چند حالت پیش ‌‌می‌آید:

الف- اگر آقای الف واقعا اتومبیلی داشته باشد و این اتومبیل حتما به سرقت رفته باشد و صاحب مال با دلایلی که در نزد خود داشته است، آقای ب را سارق قلمداد کند و این مسئله در دادگاه نیز به اثبات برسد. در این شرایط آقای الف مفتری محسوب نمی‌شود.

ب- شاید اتومبیل آقای الف به سرقت رفته باشد، اما آقای ب آن را سرقت نکرده باشد و سارقان افراد دیگری باشند. اما از آنجایی که آقای الف راه به جایی نداشته است و تنها با هدف دادخواهی دست به اعلام شکایت زده است، مفتری تلقی نخواهد شد.

ج- اگر آقای الف اصلا اتومبیلی نداشته باشد و یا اصلا به سرقت نرفته باشد، اما جرم سرقت را به آقای ب انتساب دهد، مجرم قلمداد ‌‌می‌شود و اعلام شکایت وی نیز رد ‌‌می‌شود. در این شرایط آقای الف تحت تعقیب کیفری قرار ‌می‌گیرد. زیرا این کار بر خلاف واقع و با هدف ضرر رساندن به دیگری و لکه دار کردن حیثیت وی انجام شده‌است و نمی‌توان آن را دادخواهی دانست.

در شرایطی که شخص با موضوعی از پیش ساخته شده که در واقع رخ نداده است، با سوء نیت و علم به دروغ بودن آن دیگری را دچار ضرر و زیان ‌می‌کند مفتری خواهد بود. در صورتی که شخص به خاطر یک اشتباه قابل چشم پوشی، امری را به گمان اینکه در حقیقت اتفاق افتاده است به دیگری منتسب کند، در قبال آن مسئول نخواهد بود.

 

برای تحقق افتراء چه شرایطی لازم است؟

برای تحقق جرم افتراء وجود سه شرط لازم است که در ماده ۶۹۷ قانون به آن پرداخته شده‌است. این قوانین عبارتند از:

انتساب جرم به دیگری

صراحت انتساب

توانایی مفتری در اثبات

انتساب جرم به دیگری به چه معناست؟

در این بخش در مورد انتساب دادن اعمالی که جرم به حساب نمی‌آیند، صحبت شده‌است. چنانچه اعمال انتسابی بر خلاف شان و یا شرع باشند و یا حتی مستوجب تعقیب اداری و یا انتظا‌‌می‌ باشد، منجر به محکوم شدن مرتکب نخواهد شد. لازم به ذکر است که تنها ‌می‌توان اشخاص حقیقی را مورد شمول قرار داد و این مسئله در مورد افراد حقوقی صدق نمی‌کند.

صراحت انتساب به چه معناست؟

منظور از صراحت انتساب این است که امر انتسابی باید صریحا اعلام شود و البته ماهیتی مجرمانه داشته باشد. در این شرایط لازم نیست تا شخص مشخصات دقیقی از جرم اعلام نماید بلکه اعلام صریح دزدی یا قتل دیگری کفایت ‌‌می‌کند. قابل ذکر است که استفاده از واژه‌هایی مثل جانی، بزهکار و … در این تعریف جای نمی‌گیرد و ممکن است به تحقق جرم توهین بیانجامد.

 

توانایی مفتری در اثبات

چنانچه شخص بتواند امری را که به دیگری نسبت داده است را با اسناد مرتبط اثبات نماید، مفتری قلمداد نخواهد شد.

عناصر روانی جرم افتراء کدامند؟

برای تحقق بخشیدن به افتراءی عملی باید مرتکب سوء نیتی داشته باشد و بر طبق ماده ۶۹۹ قانون این کار را عالما و عامدا به قصد متهم کردن دیگری انجام داده باشد. برای تحقق به افتراءی عملی باید چند نکته را مدنظر داشت. این نکات عبارتند از:

مرتکب در زمان انجام این کار عامد و قاصد باشد و تحت تاثیر داروهای بیهوشی، مشروبات الکلی و مواردی این چنینی قرار نداشته باشد.

چون در قانون به واژه عالما اشاره شده‌است، مرتکب باید از ماهیت اتهام آور اشیا و ادواتی که برای مجرم جلوه دادن دیگری استفاده کرده است، آگاه باشد.

سوء نیت خاص مرتکب باید ثابت شود و مشخص شود که برای متهم جلوه دادن دیگری دست به این کار زده است.

 

 

 

حسن جمور وکیل پایه یک دادگستری با بیش از 10 سال تجربه موفق در زمینه های مختلف حقوقی ، کیفری، ثبتی، خانواده، ملکی و…در سراسر کشور و با قبول تخصصی وکالت در پرونده های پزشکی تهران و دیگر کلان شهر ها  با سنجیدن تمامی جوانب  و تسلط بر تمامی مفاد مربوطه  اماده ارائه خدمات فوق می باشد.

جهت مشاوره و کمک از وکیل می توانید با شماره تماس  09123630941 در ارتباط باشید .

 

*مشاوره

*وکالت

*تنظیم قراردادهای خرید و فروش

*نظارت بر قرار دادهای حقوقی و مالی

*پیگیری پرونده های حقوقی شما و هر گونه سوال حقوقی شما را پاسخ خواهیم داد.

 

                              جهت ثبت درخواست مشاوره اینجا کلیک کنید.

 

حسن جمور( وکیل پایه یک دادگستری)

 

09123630941

- 02165520134-02165520285

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۰۰ ، ۲۲:۳۸
حسن جمور

احترام والدین به ازدواج فرزندان...

 در زندگی هر کدام از ما، والدین‌مان نقش مهمی دارند اما گاهی دخالت‌های نابجای آنها می‌تواند آسیب‌های فراوانی داشته باشد به خصوص در مرحله انتخاب همسر، وقتی مخالفت‌های آنها آنقدر زیاد باشد که امکان تصمیم‌گیری را از ما بگیرد. اما در این مواقع چه باید کرد؟معمولا چه قبل از ازدواج، چه بعد از ازدواج حضور والدین و همیاری و کمک‌شان می‌تواند مفید و موثر باشد و ما این امر را کتمان نمی‌کنیم و چه بسا در ابتدای زندگی زناشویی کمک‌های ‌مالی آنها، راهنمایی‌هایشان و همچنین دلگرمی ‌آنها  کمک فراوانی به زوج‌ها کرده و مسیری را برای آنها مهیا می‌کند تا آجرهای زندگی آنها تا به آخر درست و صاف روی هم چیده‌ شود و بالا رود. اما والدین همان‌قدر که می‌توانند تاثیرگذاری مثبت داشته‌ باشند، می‌توانند تاثیرگذاری منفی هم داشته باشند که تشخیص تفاوت بین این دو حالت کار چندان ساده‌ای نیست. در اینجا ضمن بررسی این اختلاف‌نظرها، درباره سبک‌های ازدواج هم بحث می‌کنیم و اینکه هرکدام چه معایب و مزایایی دارد.

همه انسان‌ها احساس تعلق به گروه و به‌خصوص خانواده را دوست دارند، حالا کسانی که از خانواده‌هایشان به طور کلی جدا می‌شوند و بدون رضایت آنها زندگی مشترک تشکیل می‌دهند، ممکن است در سال‌های اول چندان به مشکل برنخورند، اما بعد از چند سال همین احساس بدون خانواده بودن غم‌هایی را برایشان به ارمغان می‌آورد که می‌تواند در زندگی تاثیرات بدی را به‌جا بگذارد.

انتخاب نهایی با چه کسی است؟

پدرها و مادرها وقتی قبل از ازدواج می‌گویند: «تو باید با شخص موردنظر من ازدواج کنی» یا «تو نباید با فرد موردنظرت به فلان دلایل ازدواج کنی و من او را دوست ندارم» و... اینهاباعث به وجود آمدن کدورت می‌شود و خواه ناخواه از فرزندشان فاصله می‌گیرند. شاید اینجا این سؤال پیش بیاید که پدرها و مادرها تا کجا می‌توانند برای ازدواج فرزندشان نظر بدهند؟ والدین نباید به گونه‌ای رفتار کنند که فرزندشان احساس کند از خودش هیچ اراده‌ای ندارد. باید به جرات گفت در این موضوع نظر نهایی را باید خود فرزند بدهد چون یک عمر زندگی را با یک مسئولیت بزرگ پیش‌رو دارد وکسی تا آخر این مسئولیت را به دوش می‌کشد که خودش از اول انتخاب کرده‌ باشد. در واقع بهترین حالت این است که والدین نظر موافق یا مخالف خودشان اعلام را کنند ولی در نهایت تصمیم‌گیری را به عهده خود فرزند بگذارند. پدر و مادر باید به جای دخالت کردن در کار فرزندشان این فضا را به او بدهند تا خودش فکر کند و تنها به اعلام نظر قناعت کنند.

همیشه حق با پدر و مادرها نیست

امروز فضای سنتی ازدواج تا حد زیادی تغییر کرده‌ و بچه‌ها ترجیح می‌دهند خودشان انتخابگر باشند و تصمیم بگیرند و انصافا باید گفت گاهی ملاک‌های واقعی‌تری هم برای ازدواج دارند. مثلا من بین مراجعانم جوان‌هایی را داشتم که وقتی درباره دلایل مخالفت‌های والدین و نظرات خودشان صحبت می‌کردند، می‌دیدم دلایل بچه‌ها خیلی منطقی‌تر است. البته در کشور ما نمی‌توان بدون خانواده‌ زندگی کرد. اگر خانواده‌ها  برای ازدواج موافق نباشند بچه‌ها هم امروز به مشکل برمی‌خورند و هم فردا. آنها چند سال بعد از ازدواج مشکلاتی هم در رابطه‌شان و هم احساسات بدی را درون خودشان تجربه می‌کنند. وقتی جوانی با خانواده‌اش قهر باشد عملا با خودش و همه آدم‌‌های اطراف به طور ناخودآگاه دچار تنش‌هایی می‌شود، اضطراب‌ها و احساس گناه را تجربه می‌کند و همه اینها می‌تواند روی زندگی شخصی و زناشویی تاثیر منفی بگذارد.

ازدواج پنهانی چه عواقبی دارد

متاسفانه برخی مواقع هیجان‌ها و آن کودک درون بر رفتارهای ما مسلط می‌شود و ما را به سوی تصمیم‌گیری‌هایی می‌برد که شاید در شرایط عقلانی به آنها تن ندهیم، تنها چیزی که فکر می‌کنیم این است که من او را دوست دارم پس باید با او ازدواج کنم و تحت تاثیر همین هیجانات و احساسات اقدام هم می‌کنیم و بدون اطلاع پدر و مادر تن به ازدواج می‌‌دهیم، در چنین موقعیتی اول از همه باید در نظر بگیریم تمام مسئولیت این انتخاب بر عهده خودمان است و نباید انتظار داشته ‌باشید والدین به همین راحتی‌ها شما را ببخشند خودتان را هم جای آنها بگذارید می‌بینید، حق دارند. زمان می‌برد تا وضعیت به حالت عادی برگردد، حتی ممکن است تا مدت‌ها واکنش‌های منفی بسیاری چون متلک، حرف‌های نامناسب و... از خود بروز ‌دهند. اما بچه‌ها باید عذرخواهی کرده و سعی کنند آرامش را به همراه هم به فضا بازگردانند تا نشان دهند که انتخاب درست بوده ‌است. در چنین شرایطی شاید پدر و مادر ببخشند و آن اعتماد گذشته بازگردد و شاید هم شرایط هیچ وقت عادی نشود.

چه زمانی خودتان باید برای ازدواج تصمیم بگیرید

هرچند دل‌کندن سخت است ولی پیشنهاد ما این است که بدون رضایت والدین تن به ازدواج ندهید، مگر اینکه پدر و مادر یا آگاهی مناسب یا سلامت روانی چندانی نداشته باشند. مثلا پدری را می‌شناختم که دچار بیماری پارانوئید بود و با همه رفتار‌های اطرافیان دچار سوءظن می‌شد، مسلما مخالفت چنین پدری با ازدواج جای اما و اگر بسیاری دارد. در چنین جاهایی شاید ازدواج بدون رضایت خانواده چندان بد نباشد چرا که همان محیط ناسالم خانواده می‌تواند آسیب‌زا باشد، چون پدر و مادرهایی که به لحاظ روانی چندان سالم نیستند برای اعضای خانواده و فرزندانشان نیز تصمیمات ناسالمی می‌گیرند. البته ناگفته نماند که بهتر است در چنین مواردی حداقل با یک مشاور مشورت کنید تا مطمئن شوید تصمیم درستی گرفته‌اید.

با مخالفت شدید والدین چه کنیم؟

اگر پدر و مادر به هیچ عنوان با ازدواج موافقت نمی‌کنند، جنگیدن با آنها اصلا توصیه نمی‌شود، فرزندان باید آنقدر درایت داشته ‌باشند تا بتوانند با دوستی و جلب اعتماد با پدر و مادر کنار بیایند، کمک یک مشاور هم می‌تواند در چنین مواقعی بسیار کمک‌کننده باشد، چرا که می‌توان با تشکیل جلسات و گفت‌وگوهای گروهی به همراه مشاور، فضا را کمی بازتر کرد تا والدین تا حدی نرم شوند. بهترین راه در اینجا صبور بودن است حتی تا چند سال، شاید کمی مشکلات سبک‌تر شوند، اگر هم مشکلات حل نشوند اما این اطمینان‌خاطر وجود خواهد داشت که به اندازه کافی سعی خود را کرده‌اید و هیچگاه احساس گناه نخواهید کرد.


من نه کاملا ازدواج به سبک سنتی را توصیه می‌کنم نه غیر سنتی را بلکه می‌گویم باید چیزهای خوبی را که در ازدواج سنتی وجود دارد با خوبی‌های ازدواج غیر سنتی ترکیب کرد تا بهترین تصمیم گرفته شود. باید بدانید هنر ما در تلفیق است نه در حذف یکی به نفع دیگری.

ازدواج‌‌های سنتی روز به روز کمتر می‌شود

آمار ازدواج‌های سنتی روز به روز کمتر می‌شود به‌خصوص در شهرهای بزرگ و در میان افراد تحصیلکرده، از جهت دیگر فاصله نگرش بین پدر و مادرها و بچه‌ها روزبه‌روز بیشتر می‌شود چرا که والدین خودشان را به روز نمی‌کنند و در نتیجه تفاوت سلیقه‌ها بیشتر می‌شود و همین می‌تواند تنش‌ها را بیشتر کند. گاهی والدین فراموش می‌کنند که دیگر گذشت آن دورانی که در مهمانی‌های زنانه یا حمام‌ها برای پسرانشان همسر انتخاب می‌کردند، حالا بچه‌ها می‌خواهند خودشان انتخاب کنند. از طرف دیگر گاهی ملاک‌های پدر و مادر خیلی متفاوت از بچه‌هاست چون عموما از نظر آنها ظاهر، میزان تمکن مالی، اصالت خانواده و... مهم است در حالی که فرزندان این‌طور فکر نمی‌کنند.

ازدواج پنهانی از عواقب دخالت بیش از حد والدین در ازدواج فرزند

گاه دخالت والدین در ازدواج سبب می شود جوان از روی لجبازی با خانواده و یا احساسات و هیجانات خود به صورت پنهانی و بدون اطلاع خانواده با شخص مورد نظر خود ازدواج کند و دست به انتخابی غیر عاقلانه بزنند. ازدواج پنهانی ریسک بسیار بالایی دارد. در صورتی عواقب ازدواج پنهانی بیشتر می شود که فرد در انتخاب خود برای همسر و شریک زندگی، دچار اشتباه شده باشد.

با مخالفت شدید والدین چه کنیم؟

چنانچه پیش از این در مطلب با آنها نجنگید و با درایت و دوستی و جلب اعتماد با پدر و مادر کنار بیایید.

نظرات و انتقادات صحیح آن ها را بپذیرید و درباره اختلافاتتان باهم به تبادل نظر محترمانه بپردازید.

اگر خانواده بدون دلیل منطقی و از سر لجبازی با شما مخالفت می کنند، کمک یک مشاور می تواند در چنین مواقعی بسیار کمک کننده باشد، چرا که می توان با تشکیل جلسات و گفت وگوهای گروهی به همراه مشاور، فضا را کمی بازتر کرد تا والدین تا حدی نرم شوند.                         

در آخر پیشنهاد ما به جوانان این است که با والدین خود صحبت منطقی داشته و نظرات آنها را جویا شوند، والدین از شما با تجربه ترند و خوشبختی شما آرزوی آنهاست بنابراین واقع بینانه به موضوع نگاه کنید. آینده خود را تنها به خاطر لجبازی و یا از روی احساسات به خطر نیاندازید.

 

 
 
 

حسن جمور وکیل پایه یک دادگستری با بیش از 10 سال تجربه موفق در زمینه های مختلف حقوقی ، کیفری، ثبتی، خانواده، ملکی و…در سراسر کشور و با قبول تخصصی وکالت در پرونده های پزشکی تهران و دیگر کلان شهر ها  با سنجیدن تمامی جوانب  و تسلط بر تمامی مفاد مربوطه  اماده ارائه خدمات فوق می باشد.

جهت مشاوره و کمک از وکیل می توانید با شماره تماس  09123630941 در ارتباط باشید .

 

*مشاوره

*وکالت

*تنظیم قراردادهای خرید و فروش

*نظارت بر قرار دادهای حقوقی و مالی

*پیگیری پرونده های حقوقی شما و هر گونه سوال حقوقی شما را پاسخ خواهیم داد.

 

                              جهت ثبت درخواست مشاوره اینجا کلیک کنید.

 

حسن جمور( وکیل پایه یک دادگستری)

 

09123630941

- 02165520134-02165520285

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۰۰ ، ۲۲:۳۶
حسن جمور

اعتراض ثالث نسبت به حکم مبنای حقوقی دادخواست

اگر حکمی از سوی دادگاه صادر شود، این حکم نه تنها نسبت به طرفین پرونده، معتبر و مجری است که نسبت به اشخاص ثالثی هم که در دعوا به

عنوان یکی از طرفین حضور نداشته اند، قابلیت اجرا دارد.

حال اگر حکمی از سوی دادگاه صادر شود و شخص ثالثی از اجرای حکم متضرر شود، شخص ثالث می تواند، دادخواست اعتراض ثالث را تقدیم

دادگاه کرده و از حقوق خود در دادگاه دفاع کند.

به عنوان مثال: ممکن است، دادگاه حکمی دایر بر الزام شخصی به تنظیم سند رسمی صادر کند و شخص ثالثی بعد از صدور حکم، مدعی مالکیت

ملک به استناد مبایعه نامه ی عادی شود.

هم چنین در مواردی که شخص ثالث از رای داور متضرر شود، می توان دادخواست خود، مبنی بر اعتراض ثالث را تقدیم دادگاه کند.

اعتراض ثالث به دو شکل ممکن است، مطرح شود که عبارتند از: اعتراض ثالث اصلی و اعتراض ثالث طاری. در اعتراض ثالث اصلی، شخص

ثالث مستقیما نسبت به رای دادگاه اعتراض می کند. این اعتراض مستلزم ارایهی دادخواست است؛ اما اعتراض طاری زمانی موضوعیت دارد که در

یک دعوا، یکی از طرفین دعوا به رأیی که قبلا صادر شده است، استناد کند و طرف مقابل نسبت به رای مورد استناد، اعتراض داشته باشد. این

اعتراض نیاز به تقدیم دادخواست مجزا نیست و دادگاه ا ابتدا به اعتراض شخص، نسبت به رأی مورد استناد، رسیدگی می کند و سپس در خصوص

دعوای اصلی، وارد رسیدگی می شود.

هم چنین در مواردی که شخص ثالث از رای داور متضرر شود، می توان دادخواست خود، مبنی بر اعتراض ثالث را تقدیم دادگاه کند.

اعتراض ثالث به دو شکل ممکن است، مطرح شود که عبارتند از: اعتراض ثالث اصلی و اعتراض ثالث طاری. در اعتراض ثالث اصلی، شخص

ثالث مستقیما نسبت به رای دادگاه اعتراض می کند. این اعتراض مستلزم ارایهی دادخواست است؛ اما اعتراض طاری زمانی موضوعیت دارد که در

یک دعوا، یکی از طرفین دعوا به رأیی که قبلا صادر شده است، استناد کند و طرف مقابل نسبت به رای مورد استناد، اعتراض داشته باشد. این

اعتراض نیاز به تقدیم دادخواست مجزا نیست و دادگاه ا ابتدا به اعتراض شخص، نسبت به رأی مورد استناد، رسیدگی می کند و سپس در خصوص

دعوای اصلی، وارد رسیدگی می شود.

هم چنین در مواردی که شخص ثالث از رای داور متضرر شود، می توان دادخواست خود، مبنی بر اعتراض ثالث را تقدیم دادگاه کند.

اعتراض ثالث به دو شکل ممکن است، مطرح شود که عبارتند از: اعتراض ثالث اصلی و اعتراض ثالث طاری. در اعتراض ثالث اصلی، شخص

ثالث مستقیما نسبت به رای دادگاه اعتراض می کند. این اعتراض مستلزم ارایهی دادخواست است؛ اما اعتراض طاری زمانی موضوعیت دارد که در

یک دعوا، یکی از طرفین دعوا به رأیی که قبلا صادر شده است، استناد کند و طرف مقابل نسبت به رای مورد استناد، اعتراض داشته باشد. این

اعتراض نیاز به تقدیم دادخواست مجزا نیست و دادگاه ا ابتدا به اعتراض شخص، نسبت به رأی مورد استناد، رسیدگی می کند و سپس در خصوص

دعوای اصلی، وارد رسیدگی می شود.

) در دعوای اعتراض ثالث آن چه باید موضوع خواسته باشد، فقط اعتراض به دادنامه های مربوطه است و ذکر خواسته ی دیگر، فاقد وجاهت

قانونی است و قابل استماع نیست.

۳) شخص ثالث حق دارد به هرگونه رأی صادر شده، از دادگاههای عمومی انقلاب و تجدید نظر، اعتراض کند.

۴) رأی صادر شده در دادگاه باید قطعی باشد. وگرنه معترض، می بایستی منتظر بماند که در صورت درخواست تجدید نظر به عنوان ثالث، وارد

دعوی شود.

۵) هیچ نوع محدودیت زمانی برای اعتراض به حکم از سوی اشخاص ثالث، وجود ندارد.

۶) اعتراض ثالث نسبت به حکم با اعتراض ثالث نسبت به اجرای حکم، ماهیتا متفاوت است و تشریفات رسیدگی به هریک از این دو دعوا مجزا

است.

مستندات قانونی 

ماده ی ۴۱۷ آیین دادرسی مدنی

اگر در خصوص دعوایی، رایی صادره شود که به حقوق شخص ثالث خللی وارد آورد و آن شخص یا نمایندهی او در دادرسی که منتهی به رای

شده است، به عنوان اصحاب دعوا دخالت نداشته باشد، می تواند نسبت به آن رای اعتراض کند.

ماده ی ۴۱۸ آیین دادرسی مدنی

در مورد مادهی قبل، شخص ثالث حق دارد به هر گونه رأی صادر شده از دادگاههای عمومی، انقلاب و تجدید نظر، اعتراض کند و نسبت به حکم

داور نیز کسانی که خود یا نماینده ی آنان در تعیین داور شرکت نداشته اند، می توانند به عنوان شخص ثالث، اعتراض کنند.

ماده ی ۴۱۹ آیین دادرسی مدنی

اعتراض شخص ثالث بر دو قسم است:

الف - اعتراض اصلی عبارتست از: اعتراضی که ابتدا از طرف شخص ثالث صورت گرفته باشد.

ب - اعتراض طاری (غیر اصلی) عبارتست از: اعتراض یکی از طرفین دعوا به رأیی که سابقا در یک دادگاه صادر شده است و طرف دیگر

برای اثبات مدعای خود در اثنای دادرسی، آن رأی را ابراز کرده است.

ماده ی ۴۲۰ آیین دادرسی مدنی

اعتراض اصلی باید به موجب دادخواست و به طرفیت محکوم له و محکوم علیه رأی مورد اعتراض باشد. این دادخواست به دادگاهی تقدیم می شود

که رأی قطعی معترض عنه را صادر کرده است. ترتیب دادرسی، مانند دادرسی نخستین خواهد بود.

ماده ی ۴۲۱ آیین دادرسی مدنی

اعتراض طاری در دادگاهی که دعوا در آن مطرح است، بدون تقدیم دادخواست به عمل خواهد آمد؛ ولی اگر درجه ی دادگاه، پایین تر از دادگاهی

باشد که رای معترض عنه را صادر کرده، معترض، دادخواست خود را به دادگاهی که رأی را صادر کرده است، تقدیم می کند و موافق اصول در

آن دادگاه، رسیدگی خواهد شد.

ماده ی ۴۲۲ آیین دادرسی مدنی

اعتراض شخص ثالث قبل از اجرای حکم مورد اعتراض، قابل طرح است و بعد از اجرای آن در صورتی می توان اعتراض کرد که ثابت شود،

حقوقی که اساس و مأخذ اعتراض است، به جهتی از جهات قانونی، ساقط نشده باشد.

ماده ی ۴۲۳ آیین دادرسی مدنی

در صورت وصول اعتراض طاری از طرف شخص ثالث، چنانچه دادگاه تشخیص دهد، حکمی که در خصوص اعتراض یاد شده صادر می شود،

مؤثر در اصل دعوا خواهد بود تا حصول نتیجه ی اعتراض، رسیدگی به دعوا را به تأخیر می اندازد. در غیر این صورت به دعوای اصلی

رسیدگی کرده، رأی می دهد و اگر رسیدگی به اعتراض برابر ماده ی ۴۲۱ با دادگاه دیگری باشد، به مدت بیست روز به اعتراض کننده، مهلت داده

میشود که دادخواست خود را به دادگاه مربوط، تقدیم کند.

چنانچه در مهلت مقرر اقدام نکند، دادگاه، رسیدگی به دعوا را ادامه خواهد داد. 

ماده ۴۲۴ آیین دادرسی مدنی 

اعتراض ثالث موجب تأخیر اجرای حکم قطعی نمی باشد. در مواردی که جبران ضرر وزیان ناشی از اجرای حکم ممکن نباشد، دادگاه رسیدگی

کننده به اعتراض ثالث به درخواست معترض ثالث پس از اخذ

 تأمین مناسب،  قرار تأخیر اجرای حکم را برای مدت معین صادر می کند.

ماده ی ۴۲۵ آیین دادرسی مدنی

چنانچه دادگاه پس از رسیدگی، اعتراض ثالث را وارد تشخیص دهد، آن قسمت از حکم را که مورد اعتراض قرار گرفته است، نقض می کند و اگر

مفاد حکم غیر قابل تفکیک باشد، تمام آن الغا خواهد شد.

رویه و نظریات قضایی 

رای شماره ی ۹۳۳ مورخ ۱۳۱۸/۴/۲۹ شعبه ی ۳ دیوان عالی کشور

اگر شخص ثالث در ضمن لوایح و در جلسه ی رسیدگی صدور حکم مبنی بر مالکیت، ملک را مستند به تبانی و مواضعه ی ناقل ملک با خوانده

معرفی کند، این جمله در معنی اعتراض طاری است که به حکم مزبور شده است.

رأی شماره ی ۲۶/۳۶۹۱ - مورخ ۱۳۰۹/۱/۱۴ آرای تمیزی دیوان عالی کشور

 شخص ثالث باید اعتراض خود را به آخرین محکمه که صادر کنندهی حکم بوده است، تقدیم دارد. بنابراین حکم محکمه ی استیناف، اگر مبنی بر

تایید حکم برائت باشد، اعتراض شخص ثالث به محکمه ی استیناف، داده میشود.

رأی شماره ی ۷۷۶ مورخ ۹۱/۷/۳ شعبه ی ۲۸ دادگاه تجدید نظر استان تهران در صورتی که دادگاه تجدید نظر قرار رد دعوی تجدید نظر

خواهی را صادر کند، رسیدگی به دعوای اعتراض ثالث در صلاحیت دادگاه بدوی است، نه تجدید نظر.

رأی شماره ی ۸۴۷ مورخ ۹۱/۷/۲شعبه ی ۳۳ دادگاه تجدید نظر استان تهران از ارکان دعوای اعتراض ثالث اینست که به حقوق ثالث، خللی وارد آید.

 چنانچه دادخواست خواهان دعوی اصلی، رد شده باشد، این رای نمی تواند، موجب خللی به حقوق ثالث باشد و لذا اعتراض ثالث، مبتنی بر آن

مردود است.

رأی شماره ی ۶۸۴ مورخ ۹۱/۶/۲۱شعبه ی ۳۷ دادگاه تجدید نظر استان تهران در اعتراض شخص ثالث، حق ثالث باید قبل از صدور رأی

معترض عنه ایجاد شده باشد و فردی که پس از صدور رأی، محکوم به موضوع رأی دادگاه به وی منتقل میشود، قائم مقام یکی از اصحاب دعوا 

است و ثالث تلقی نمی شود.

 

                       

                                    مشکلات حقوقی خود را به ما بسپارید

 

*مشاوره

*وکالت

*تنظیم قراردادهای خرید و فروش

*نظارت بر قرار دادهای حقوقی و مالی

*پیگیری پرونده های حقوقی شما

و هر گونه سوال حقوقی شما را پاسخ خواهیم داد.

با مجموعه ای از کارشناسان وهمکاران با تجربه که سالها در این زمینه خدمتگذار مردم بوده اند در خدمت همشهریان و مردم عزیزهستیم.

 

با آگاهی از قوانین شما نیز مشاور حقوقی شوید.

 

جهت ثبت درخواست مشاوره اینجا کلیک کنید.

 

حسن جمور( وکیل پایه یک دادگستری)

 

09123630941- 02165520134-02165520285

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۰۰ ، ۰۰:۱۳
حسن جمور

جرم توهین و افترا و دفاع از حیثیت شخص چیست؟

تهمت و افترا از جرایمی میباشد که به حیثیت و آبروی فرد لطمه وارد میکند.

این جرم زمانی اتفاق میفتد که عملی را که در قانون جرم شناخته شده است را به دیگری نسبت بدهیم؛ مثلا سرقت در قانون مجازات اسلامی جرم میباشد و فردی به فرد دیگر بدون اینکه آن فرد دزد و یا سارق باشد و یا بتواند آن را اثبات کند، بگوید دزد.

در جرم افترا فرد باید قصد نسبت دادن به فرد دیگری را داشته باشد و نتواند این عمل مجرمانه را اثبات کند؛ یعنی صرف نسبت دادن عمل مجرمانه افترا محسوب نمیشود، مثلا گاهی اوقات به فردی گفته میشود دزد و عمل دزدی او هم ثابت میشود.در این صورت دیگر توهین و افترا نمیباشد؛ پس  افترا زمانی است که عمل مجرمانه ای که به فردی نسبت میدهیم را نتوانیم ثابت کنیم.شخصیت مخاطب در قضاوت عرف و توهینی که به ایشان شده است، بسیار تاثیر گذار است؛ مثلا اگر به یک استاد دانشگاه بگوییم که بی سواد هستی عرفا میباشد، ولی اگر به یک کارگر ساختمانی بگوییم بی سواد از لحاظ عرف توهین محسوب نمیشود.

در واقع یک جرم مطلق میباشد و حتما نباید مقید به نتیجه باشد؛ به این معنی که مثلا به فردی میگوییم تو کلاهبردار هستی.

فرقی نمیکند که او از نسبت دادن کلاهبردار ناراحت شود یا خیر؛ یعنی ...

 

((برای مطالعه ادامه مطلب به ادرس سایت مراجعه بفرمایین))

                     -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

                                               مشکلات حقوقی خود را به ما بسپارید

 

*مشاوره

*وکالت

*تنظیم قراردادهای خرید و فروش

*نظارت بر قرار دادهای حقوقی و مالی

*پیگیری پرونده های حقوقی شما

و هر گونه سوال حقوقی شما را پاسخ خواهیم داد.

با مجموعه ای از کارشناسان وهمکاران با تجربه که سالها در این زمینه خدمتگذار مردم بوده اند در خدمت همشهریان و مردم عزیزهستیم.

 

با آگاهی از قوانین شما نیز مشاور حقوقی شوید.

 

جهت ثبت درخواست مشاوره اینجا کلیک کنید.

 

حسن جمور( وکیل پایه یک دادگستری)

 

09123630941- 02165520134-02165520285

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۰۰ ، ۰۲:۰۰
حسن جمور

استرداد جهیزیه...

در قانون مدنی ایران اشاره ای به جهیزیه نشده است بدین دلیل که زن تکلیف قانونی و شرعی برای آوردن جهیزیه به منزل شوهر ندارد و تهیه وسایل لازم برای زندگی مشترک بر عهده شوهر است. اما به لحاظ این که آوردن جهیزیه به منزل مشترک در کشورمان امری شایع است و اختلافات ناشی از آن و همچنین اثاثیه منزل بسیار مبتلا به و یکی از دعاوی مهم در دادگاه خانواده محسوب می شود ناگزیر می باید به تحلیل حقوقی آن پرداخت.

باید دانست که آوردن جهیزیه از سوی زن به منزله انصراف او از مالکیت نیست بلکه فقط به جهت زندگی مشترک، شوهر حق استفاده (انتفاع) از آن را دارد و عرفا نیز چنین است مالکیت جهیزیه متعلق به زن است و شوهر حق استفاده دارد با این حساب و با در نظر گرفتن این که زن تکلیفی برای آوردن جهیزیه به منزل شوهر ندارد، هر زمان که بخواهد می تواند جهیزیه را مسترد نماید. سوال می شود که بردن جهیزیه قبل از طلاق امکان پذیر است؟ همانطور که گفته شد حتما امکان پذیر است چون زن مالک آن وسایل است. تجربه سال ها وکالت در دعاوی خانوادگی نشان می دهد همانطور که زن و خانواده او از سر عشق جهیزیه را برای داشتن زندگی مطلوب به منزل شوهر می برند، استرداد جهیزیه قبل از طلاق هم به منزله تمایل به جدایی است …نکته ای مهم که باید درباره جهیزیه دانست این است که اموال و وسایلی را که شوهر در طول زندگی مشترک خریداری می کند حتی آنچه را که در خرابی یا استهلاک جهیزیه زن خریداری می کند، جزء جهیزیه نیست. جهیزیه همان است که در شروع زندگی مشترک زن به خانه شوهر آورده است و اگر در طول زمان این وسایل خراب یا مستهلک شوند، شوهر مسئولیتی و تکلیفی برای پرداخت وجه آن یا دادن جایگزین ندارد. بنابراین اگر سالیانی از زندگی گذشته باشد بدیهی است که بعضی از وسایل منزل مستهلک و یا بعضا خراب می شوند. زن اگر بخواهد این زمان دادخواست استرداد جهیزیهبدهد فقط آنچه باقی مانده را می تواند مسترد نماید.

استرداد جهیزیه با سیاهه

لیست اقلام جهیزیه یا همان سیاهه از دیر باز در کشورمان رایج بوده است و نمونه های خطی قدیمی به کرات دیده شده است بهتر است اگر تمایل به داشتن سیاهه دارید فهرستی کامل از جهیزیه با جزئیات آن تهیه کنید و پس از استقرار در خانه شوهر از وی امضاء اخذ کنید که این اقلام به منزل وی آورده شده است. همانطور که گفته شد جزئیات اقلام خصوصا وسایل گران را بنویسید مثلا اگر یخچال است از چه کارخانه است و چه مشخصاتی دارد یا اگر فرش است ماشینی یا دست بافت است و اگر دست بافت است با چه مشخصاتی، لزومی به امضاء شاهد ذیل سیاهه (فهرست جهیزیه) نیست اگر چه بودن امضاء شهودی امین خالی از فایده نیست.

استرداد جهیزیه یا بردن جهیزیه آسان است و معمولا مشکلی در این خصوص وجود ندارد. زن می تواند از طریق دادگاه خانواده یا شورای حل اختلاف استرداد جهیزیه به استناد سیاهه دادخواست تقدیم کند.

نکته حائز اهمیت این است که در نقاط مختلف ایران رسم بر این است که بعضی از اقلام جهیزیه توسط شوهر خریداری می شود و در عمل در فهرست جهیزیه نوشته می شود. اما در هنگام استرداد جهیزیه اگر شوهر بتواند ثابت کند که این چند وسیله منزل را او خریداری کرده است. زن دیگر نمی تواند آن ها را جزء لیست جهیزیه مسترد نماید به عبارت دیگر شوهر آن وسایل را به عنوان کمک به جهیزیه خریداری کرده است که در زندگی مشترک استفاده شود نه این که زن آن ها استرداد نماید و او دوباره مجبور باشد همان ها را خریداری کند؟!نکته دوم که دارای اهمیت است این که در بعضی سیاهه ها مشاهده شده است طلاهای عروس (زوجه) را با قید گرم به عنوان بخشی از جهیزیه گنجانده اند. همانطور که می دانید و در تعریف جهیزیه نیز گفته شد جهیزیه اموال و وسایلی است که در زندگی مشترک استفاده می شود و لذا طلاهای زوجه متعلق به او و در تصرف اوست و مرد استفاده ای از آن ها ندارد و عرفا جزء جهیزیه محسوب نمی گردد. در مواردی دیده شده است که زن به استناد لیست سیاهه جهیزیه که مرد امضاء کرده است و در آن طلا ذکر شده است دادخواست استردادطلاها را را تقدیم دادگاه کرده است. باید توجه داشت که در فرض هم زوجه طلاها را با خود به منزل شوهر آورده باشد در تصرف خود او بوده است زیرا در مجالس، مهمانی های روزمره استفاده می کرده است مگر این که مدعی باشد در طول زندگی زوج آن ها را برداشته است که از مقوله استرداد جهیزیه خارج است و به فراخور حال زن می تواند با اثبات آن شکایت کیفری یا حقوقی کند.

درخواست مشاوره دارید؟اینجا کلیک کنید. 

مشکلات حقوقی خود را به ما بسپارید.

 

مشاوره

وکالت

تنظیم قراردادهای خرید و فروش

نظارت بر قرار دادهای حقوقی و مالی

پیگیری پرونده های حقوقی شما

و هر گونه سوال حقوقی شما را پاسخ خواهیم داد.

با مجموعه ای از کارشناسان وهمکاران با تجربه که سالها در این زمینه خدمتگذار مردم بوده اند در خدمت همشهریان و مردم عزیزهستیم.

 

با آگاهی از قوانین شما نیز مشاور حقوقی شوید.

 

جهت ثبت درخواست مشاوره (حضوری و غیر حضوری) به آدرس زیر مراجعه نمایید:

 

http://vakiljamoor.com/Advice/Consulting/SubmitRequest

 

حسن جمور( وکیل پایه یک دادگستری)

 

 

09123630941- 02165520134-02165520285

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۰۰ ، ۲۳:۲۳
حسن جمور

مستثنیات دین...

مستثنیات دین :هنگامی که به موجب حکم قطعی دادگاه شخصی محکوم به پرداخت وجهی به هر عنوان در حق دیگری می‌شود مکلف است ظرف ۱۰ روز از تاریخ ابلاغ اجراییه دادگاه وجهی را که محکوم به پرداخت آن به محکوم له یعنی کسی که حکم به نفع او صادر شده بپردازد در غیر این صورت مامورین اجرای دادگاه طبق مفاد اجراییه اقدام به توفیق و فروش اموال وی و پرداخت مبلغ بدهی او از محل فروش آن اموال می‌کند. البته همه اموال او قابل توقیف و فروش نیست که در این متن به آنها اشاره خواهد شد.

مستثنیات دین چیست؟مطابق ماده ۲۴ قانون جدید نحوه محکومیتها مالی مستثنیات دین صرفاً شامل موارد زیر است:

  1. منزل مسکونی که عرفاً در شأن محکومٌ‌علیه در حالت اعسار او باشد.
  2. اثاثیه مورد نیاز زندگی که برای رفع حوائج ضروری محکومٌ‌علیه و افراد تحت تکفل وی لازم است.
  3. آذوقه موجود به قدر احتیاج محکوم‌ٌعلیه و افراد تحت تکفل وی برای مدتی که عرفاً آذوقه ذخیره می‌شود.
  4. کتب و ابزار علمی و تحقیقاتی برای اهل علم و تحقیق متناسب با شأن آنها
  5. وسایل و ابزار کار کسبه، پیشه‌وران، کشاورزان و سایر اشخاص که برای امرار معاش ضروری آنها و افراد تحت تکفلشان لازم است.
  6. تلفن مورد نیاز مدیون
  7. مبلغی که در ضمن عقد اجاره به موجر پرداخت می‌شود، مشروط بر اینکه پرداخت اجاره‌بها بدون آن موجب عسر و حرج گردد
  8. عین مستأجره مورد نیاز مدیون بوده و بالاتر از شأن او نباشد

درخواست مشاوره دارید؟اینجا کلیک کنید. 

مشکلات حقوقی خود را به ما بسپارید.

 

مشاوره

وکالت

تنظیم قراردادهای خرید و فروش

نظارت بر قرار دادهای حقوقی و مالی

پیگیری پرونده های حقوقی شما

و هر گونه سوال حقوقی شما را پاسخ خواهیم داد.

با مجموعه ای از کارشناسان وهمکاران با تجربه که سالها در این زمینه خدمتگذار مردم بوده اند در خدمت همشهریان و مردم عزیزهستیم.

 

با آگاهی از قوانین شما نیز مشاور حقوقی شوید.

 

جهت ثبت درخواست مشاوره (حضوری و غیر حضوری) به آدرس زیر مراجعه نمایید:

 

http://vakiljamoor.com/Advice/Consulting/SubmitRequest

 

حسن جمور( وکیل پایه یک دادگستری)

 

09123630941- 02165520134-02165520285

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۰۰ ، ۲۳:۲۰
حسن جمور

وکیل دادگستری،یک حامی حقوقیست

وکالت یک امر تخصصی است،حتما وکیل خود را از میان متخصصین این حوزه انتخاب نمایید.

 مشکلات حقوقی خود را به ما بسپارید.

  • مشاوره
  • وکالت
  • تنظیم قراردادهای خرید و فروش
  • نظارت بر قرار دادهای حقوقی و مالی
  • پیگیری پرونده های حقوقی شما
  • و هر گونه سوال حقوقی شما را پاسخ خواهیم داد.

با مجموعه ای از کارشناسان وهمکاران با تجربه که سالها در این زمینه خدمتگذار مردم بوده اند در خدمت همشهریان و مردم عزیزهستیم.

با آگاهی از قوانین شما نیز مشاور حقوقی شوید.

 جهت ثبت درخواست مشاوره (حضوری و غیر حضوری) به آدرس زیر مراجعه نمایید: 👇👇👇

http://vakiljamoor.com/Advice/Consulting/SubmitRequest

حسن جمور( وکیل پایه یک دادگستری)

09123630941- 02165520134-02165520285

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۹ ، ۱۶:۰۱
حسن جمور

درخواست مشاوره دارید؟اینجا کلیک کنید. 

                    

حسن جمور وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی    

وبسایت حقوقی حسن جمور:

http://www.vakiljamoor.com

http://www.vakiljamoor.ir

-------------------------------------------------------------------------------------------------------

قبول دعاوی
 

✔️ حقوقی           ✔️ کیفری           ✔️ خانوادگی          ✔️ تجاری            ✔️ ثبتی          ✔️ مالکیت فکری


 

  

  فارغ التحصیل حقوق مقطع کارشناسی از دانشگاه شهید بهشتی

فارغ التحصیل حقوق کارشناس ارشد از دانشگاه شهید بهشتی

وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی

عضو کانون وکلای دادگستری مرکز تهران

دارای سابقه کار و فعالیت در دادگستری 

----------------------------------------------------------------------------------

 

با آگاهی از قوانین شما نیز مشاور حقوقی شوید.

 جهت ثبت درخواست مشاوره (حضوری و غیر حضوری) به آدرس زیر مراجعه نمایید: 👇👇👇

http://vakiljamoor.com/Advice/Consulting/SubmitRequest

حسن جمور( وکیل پایه یک دادگستری)

     تعیین وقت با هماهنگی قبلی

09123630941- 02165520134-02165520285

آدرس دفتر: تهران ، شهر اندیشه، ابتدای فاز یک، مجتمع تجاری ارم، بلوک A طبقه اول واحد1

 

 

مشاهده کلیپ های ویدئویی حقوقی در صفحه اینستاگرام 

 

         لطفا کلیک  بفرمایید 

 

vakiljamoor@

 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۶ ، ۲۰:۱۴
حسن جمور